Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین، خانواده‌ها متولیان آموزش راهنمایی و رانندگی را مسئول آموزش فرهنگ رانندگی به فرزندانشان می‌دانند و پلیس راهنمایی و رانندگی کشور انگشت اتهام کم‌کاری در قانون‌پذیر کردن جوانان را به طرف خانواده‌ها می‌گیرد.

مربیان و مسئولان آموزشگاه‌های رانندگی هم معتقدند اگر هنرجو آنقدر راننده شود که از پس آزمون دریافت گواهینامه برآید، وظیفه خود را تمام و کمال به سرانجام رسانده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این میان آمار قانون‌گریزی رانندگان وسایل‌نقلیه با سرعت در حال افزایش است و میزان تأثیرگذاری خطاهای انسانی در افزایش قربانیان تصادفات جاده‌ای و درون‌شهری به ۹۰ درصد رسیده است. در ایران هر نیم‌ساعت یک نفر بر اثر تصادف رانندگی جان خود را از دست می‌دهد و خطاهای انسانی یا به تعبیری نهادینه نشدن «فرهنگ رانندگی» مهم‌ترین عامل این تصادفات محسوب می‌شود.

کمی پایین‌تر از میدان حر تهران ایستاده‌اند و منتظر رسیدن افسر پلیس هستند. آموزشگاهی که در آن دوره مهارت‌آموزی خود را گذرانده‌اند، از قدیمی‌ترین آموزشگاه‌های رانندگی کشور است. امتحان آیین‌نامه را با موفقیت پشت سر گذاشته‌اند و فکر می‌کنند آنقدری قوانین و اصول رانندگی را بلدند که از پس امتحان افسر راهنمایی و رانندگی برآیند. اگر امروز مهر قبولی روی کارتکس آنها بخورد، به جمع ۵۴ میلیون ایرانی گواهینامه‌دار اضافه می‌شوند.

پرسن‌و سال‌ترین‌شان خانمی ۳۸ساله است که همراه دختر۱۸ساله خود برای گرفتن گواهینامه اقدام کرده است. او می‌گوید: «مربیان آموزشگاه‌های رانندگی به‌دلیل نگرانی از احتمال تصادف و آسیب‌دیدن خودرو، معابر بسیار خلوت را برای آموزش انتخاب می‌کنند و بسیاری از مواقع با کنترل ماشین به وسیله ترمز و کلاچ سمت راست، اجازه آزمون و خطا و تمرین واقعی را به هنرجو نمی‌دهند. اگر کسی خودروی شخصی نداشته باشد و برای تمرین به جلسات عملی آموزشگاه قناعت کند، حتی اگر گواهینامه بگیرد، راننده نمی‌شود.»

این هنرجو روش آموزش مربیان آموزشگاه‌ها را سلیقه‌ای می‌داند و می‌گوید: «من با مربیان متعددی دوره‌های آموزش عملی خود را گذرانده‌ام که هریک بنا به سلیقه خود، مهارت‌های لازم برای دریافت گواهینامه را به هنرجو می‌آموزند. همه مربیان روی صحیح بودن رفتار ترافیکی هنرجو نزد افسر پلیس تأکید دارند و هنرجویان آنها که اغلب جوانان ۱۹-۱۸ ساله هستند، این ذهنیت را دریافت می‌کنند که فقط موقع حضور پلیس رعایت قانون الزامی است.»

پذیرفتن محدودیت‌های قانونی آسان نیست

مهدی کم‌سال‌ترین هنرجوی این جمع به شمار می‌آید و یک ماه پیش به سن قانونی دریافت گواهینامه رسیده است. مهدی گواهینامه نگرفته برای کورس‌گذاشتن و کری‌خوانی برای برادرش که راننده تریلی است، نقشه می‌کشد. او می‌گوید: «من بدون گذراندن کلاس‌های آموزشی پشت فرمان خودروی سنگین می‌نشینم و دست‌فرمانم حرف ندارد.»

او دست و پاگیرترین قانون راهنمایی و رانندگی را محدودیت‌های سرعت می‌داند و ترس از جریمه و اعمال قانون‌شدن بهترین دلیلی است که او را به رعایت هنجارهای رانندگی مقید می‌کند.

مهدی می‌گوید: «بعضی از قوانین رانندگی فقط روی کاغذ عملی به‌نظر می‌رسند و در رانندگی موقعیت‌های زیادی پیش می‌آید که مجبور می‌شویم قوانین را نادیده بگیریم؛ مثلا گاهی یکی از دلایل ترافیک و راهبندان‌های طولانی مقیدبودن بعضی از راننده‌ها به رعایت سرعت مطمئنه است.»

هنرجویان خودمختار

۹ سال آموزش به جوانان، بهروز نعیمی را با روحیات این قشر آشنا کرده و نظر مهدی را عجیب نمی‌بیند. این مربی رانندگی می‌گوید: «بدون ابزار نظارتی نمی‌توانیم به قانونمدار شدن راننده‌ها و کاهش تخلفات امیدوار باشیم. تا وقتی برای بستن کمربند جریمه‌های سنگین تعیین نشده بود و پلیس در اجرای این قانون جدیت نشان نمی‌داد، هیچ راننده‌ای قانون بستن کمربند را به خوبی رعایت نمی‌کرد.»

نعیمی نمی‌پذیرد که آموزشگاه‌های رانندگی می‌توانند در ایجاد فرهنگ ترافیکی نقش مؤثرتری ایفا کنند و می‌گوید: «در کلاس‌های آموزش تئوری و عملی تمام قوانین رانندگی به هنرجو آموزش داده می‌شود و به مهارت هنرجو بستگی دارد که به چه اندازه از این آموزش‌ها استفاده کند.» نعیمی قانون‌گریزی بعضی از راننده‌ها را محصول اعتماد به نفس کاذب آنها عنوان می‌کند و می‌گوید: «من هنرجویانی داشتم که هیچ‌وقت پشت فرمان ننشسته بودند، ولی در شیوه رانندگی کاملا سلیقه‌ای و به دلخواه خود رفتار می‌کردند. اصرار من به تغییر رفتار آنها باعث می‌شد مربی خود را عوض کنند!»

خودروهایی که در جاده حق آب و گل دارند

حسین هفته گذشته در بزرگراه آیت‌الله سعیدی تصادف کرده و به‌دلیل شکستگی پا و آسیب‌دیدگی کمر و قفسه سینه در بیمارستان ضیائیان بستری شده است. در این حادثه، راننده کامیونی که با او برخورد کرده، مقصر شناخته شده و سرعت بالا و سبقت غیرمجاز دلیل تصادف اعلام شده است. حسین می‌گوید: «راننده کامیون طوری همه خودروها را جاگذاشت که انگار در رالی شرکت کرده است.

این اتفاق شب پیش آمد و او به‌دلیل کنترل‌نشدن مسیر به وسیله پلیس لااقل ۲۰۰ کیلومتر سرعت داشت.» حسین خودش هم چندان محتاط و قانونمند رانندگی نمی‌کند و برگه‌های جریمه سرعت غیرمجاز بخش ثابت هزینه‌های سفرهای برون‌شهری او به شمار می‌آید. حسین می‌گوید: «بعضی از راننده‌ها و به‌ویژه راننده‌های خودروهای سنگین در جاده برای خود حق آب و گل قائل هستند. مثلا در هر شرایطی انتظار برای راه‌دادن راننده یک خودروی سنگین بیهوده است و راننده باید ریسک سبقت پرخطر را در مواقعی بپذیرد.»

 وقتی برای پرس‌وجو درباره حادثه با راننده کامیون تماس می‌گیریم خونسردی و لحن طلبکارانه‌اش جالب است: «راه و جاده است دیگر، پیش می‌آید. خسارت و زیان و ضررش را جبران می‌کنم.» او در طول ۹سالی که پشت فرمان می‌نشیند لااقل ۴بار تصادف کرده و تقریبا دلیل همه این تصادفات سبقت غیرمجاز بوده است. می‌گوید: «من در کنترل خودرو توانایی خوبی دارم، ولی بعضی از راننده‌هایی که به پستم می‌خورند ناشی هستند. اگر هم بخواهی از آنها سبقت بگیری چنین حوادثی پیش می‌آید.»

قانون‌شکنی جرم است

فاطمه باقری در مورد قانون‌شکنی راننده‌ها، به کاربردن تعبیر «خطاهای انسانی» را نمی‌پسندد و از این خطاها به‌عنوان «جرایم رانندگی» یاد می‌کند. این جامعه‌شناس و پژوهشگر اجتماعی می‌گوید: «متأسفانه نگرش عمومی جامعه نسبت به قانون‌گریزی‌های ترافیکی سهل‌انگارانه است. راننده‌ای که قوانین راهنمایی و رانندگی را زیر پا می‌گذارد، قانون‌شکنی کرده و فردی قانون‌گریز است؛ درست مانند همه مجرمانی که به اعمال خلاف قانون مانند کلاهبرداری، سرقت و... دست می‌زنند، اما رانندگان قانون‌شکن خود را مجرم نمی‌دانند و متولیان اجرای قوانین راهنمایی و رانندگی هم بیراهه رفتن خاطیان را به «خطای انسانی» تعبیر می‌کنند.

شاید همین وسواس و پرهیز در جرم‌انگاری تخلفات رانندگی سبب شده این نوع قانون‌گریزی معمول و بدیهی جلوه کند.» او به مجازات‌های سختگیرانه سایر کشورها در برخورد با قانون‌گریزان راهنمایی و رانندگی اشاره می‌کند و می‌گوید: «قوانین رانندگی از مدرن‌ترین و مدون‌ترین قواعد جهانی است. این قوانین، لازمه زندگی مدرن است و احترام و تبعیت اجتماعی را به‌دنبال دارد. در بسیاری از کشورها در مورد بی‌اعتنایی به قوانین راهنمایی حتی در جزئی‌ترین موارد به‌شدت برخورد می‌شود؛ تا جایی که برای آنها محرومیت اجتماعی ایجاد می‌کند یا اینکه امکان دستیابی به برخی مشاغل را برای آنها ناممکن می‌کند.»

افزایش جریمه‌ها کارساز نیست

این پژوهشگر اجتماعی افزایش جریمه‌های مالی را به‌عنوان راه‌حل قانون‌گریزی راننده‌ها مناسب نمی‌داند و می‌گوید: «منطقی است که احتمال بروز خسارت‌های مادی تصادفات برای افرادی که توانایی مالی پایینی دارند، نقش بازدارندگی داشته باشد و آنها را به رانندگی قانونمند تشویق کند، ولی پژوهش‌های آماری نشان می‌دهد میزان درآمد و قانون‌گریزی با هم رابطه معکوسی دارند و درصد قابل‌توجهی از کسانی که با قانون‌شکنی موجب بروز تصادفات رانندگی شده‌اند از سطح درآمد بالایی برخوردار نبوده‌اند!»

باقری به ناکافی بودن آموزش‌های تئوری و عملی مصوب آموزشگاه‌های رانندگی برای آموزش فرهنگ ترافیک اشاره می‌کند و می‌گوید: «باید در کنار آموزش قوانین و مهارت‌های رانندگی به هنرجویان، از سوی اداره پلیس راهنمایی و رانندگی کلاس‌های روانشناسی ویژه‌ای درنظر گرفته شود که لزوم قانون‌پذیری رانندگان را برای هنرجویان روشن کند.»

مژده حافظی نهادینه شدن فرهنگ رانندگی را امری تدریجی می‌داند و معتقد است از جوانی که تا ۱۸سالگی بردباری و احترام به حقوق دیگران را به‌عنوان یک ارزش نیاموخته نمی‌توان انتظار داشت در رانندگی رفتار متفاوتی نشان دهد.»

این روانشناس توضیح می‌دهد: «اگر کودک یا نوجوانی در طول عمرش بارها برای رعایت نکردن حقوق دیگران در صف نانوایی و بانک و اتوبوس از سوی خانواده، دوستان و اطرافیانش مورد تحسین و تشویق قرار بگیرد و او را به‌دلیل تعرض به حقوق دیگران، زرنگ، زیرک و کاردان بنامند، برای کمرنگ کردن آثار آن ده‌ها برنامه و آموزش رسمی کفایت نمی‌کند یا اگر کودکی والدینی قانون‌گریز داشته باشد که رعایت اصول رانندگی را ضدارزش و دست و پاگیر بدانند، خودش هم یک راننده قانونمدار نخواهد بود.»

جاده‌ها محل تخلیه هیجانات نیست

مژده حافظی، روانشناس، فرهنگ رانندگی اشخاص را غیرقابل اصلاح نمی‌داند و توضیح می‌دهد: «این مسئله باعث سلب مسئولیت از نهادهایی مانند پلیس راهنمایی و رانندگی نمی‌شود و این نهادها و سایر مراجع فرهنگی می‌توانند با تدارک برنامه‌هایی خلاقانه رفتارهای ترافیکی فرد را هنجارپذیر کنند.»

حافظی پیشنهاد می‌کند پلیس راهنمایی و رانندگی بر شیوه فعالیت آموزشگاه‌های رانندگی نظارت بیشتری داشته باشد. او می‌گوید: «رفتار مربیان در هنجارآموزی متقاضیان گواهینامه اهمیت زیادی دارد و بهتر است آموزش مربیان رانندگی زیرنظر پلیس راهنمایی و رانندگی انجام شود.»

گنجاندن آموزش فرهنگ ترافیکی در برنامه درسی دانش‌آموزان دوره متوسطه دوم پیشنهاد دیگر این روانشناس برای بهبود رفتارهای ترافیکی راننده‌های ایرانی است. او می‌گوید: «اگر این آموزش‌ها با اردوها و برنامه‌های عملی همراه باشد و همانطور که طرح پارک ترافیک برای سنین پایین اجرا شده، مکان‌هایی برای آموزش آکادمیک رانندگی به نوجوانان فراهم شود بر بهبود فرهنگ ترافیک تأثیر بسزایی خواهد داشت.»

لاله صدیق، پیشنهاد حافظی را به شیوه دیگری مطرح می‌کند. او تخلیه نشدن هیجانات نوجوانان را دلیل بسیاری از رفتارهای ترافیکی نادرست در سنین بزرگسالی عنوان می‌کند و می‌گوید: «جوانان عاشق سرعت هستند و اگر در سنین نوجوانی هیجاناتشان به شیوه صحیح تخلیه نشود در بزرگسالی به شکل قانون‌شکنی خود را نشان می‌دهد.»

این قهرمان اتومبیل‌رانی بانوان، پیست‌های اتومبیلرانی را ظرفیت مناسبی برای تجربه هیجان سرعت می‌داند و معتقد است نهادهای متولی برنامه‌های فرهنگی می‌توانند شرایط استفاده نوجوانان از پیست‌های اتومبیلرانی و دوچرخه‌سواری را تسهیل کنند.»

کلاس‌های آموزش رانندگی ۱۰ درصد در تعیین فرهنگ ترافیکی نقش دارند

سردار سیدتیمور حسینی، جانشین رئیس پلیس راهور ناجا هم قانون‌شکنی آگاهانه و تعمدی بعضی از راننده‌ها را قابل پذیرش نمی‌داند و می‌گوید: «بعضی از بی‌نظمی‌هایی که در رانندگی رخ می‌دهد خطاهایی است که با علم و آگاهی فرد صورت می‌گیرد و پیامدهای آن خطای محض وی است. مثلا راننده‌ای که در حال خواب‌آلودگی به طی مسیر می‌پردازد، از نادرست بودن رفتار خود آگاه است و با علم و آگاهی خطا می‌کند.»

سردار حسینی توضیح می‌دهد: «بعضی از خطاهای تعمدی از بی‌مبالاتی افراد ناشی می‌شود؛ مثلا کسی که در محل‌های ممنوعه به سبقت غیرمجاز اقدام می‌کند، شخصیتی بی‌مبالات دارد و برای اصلاح رفتار او به اقداماتی فراتر از آموزش‌های رسمی نیاز داریم.»

جانشین رئیس پلیس راهور ناجا معتقد است آموزش‌های رسمی مانند کلاس‌های آموزش رانندگی که در آموزشگاه‌ها برگزار می‌شوند فقط ۱۰ درصد در تعیین فرهنگ ترافیکی راننده‌ها نقش دارند. وی همکاری خانواده و نهادهای فرهنگی مانند مطبوعات و رسانه ملی با مراجع انتظامی را برای ایجاد فرهنگ ترافیکی صحیح ضروری برمی‌شمارد.‌

کد خبر 715062 منبع: روزنامه همشهری برچسب‌ها مجله مرگ تصادف

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: مجله مرگ تصادف پلیس راهنمایی و رانندگی آموزشگاه های رانندگی بعضی از راننده ها کلاس های آموزش فرهنگ ترافیکی فرهنگ رانندگی خطاهای انسانی فرهنگ ترافیک آموزشگاه ها قانون گریزی قانون شکنی او می گوید آموزش ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۶۷۰۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آموزش جنایت و روابط نامشروع ماحصل اخبار حوادث بدون پیوست!

قبح‌زدایی از روابط نامشروع و عادی‌سازی آن در جامعه با انتشار برخی اخبار حوزه حوادث و انتشار عریان جزئیات برخی جنایات و قتل‌ها، می‌تواند ثمر و نتیجه‌ای جز ترویج و توسعه این روابط ناسالم و وقوع جنایات مشابه بعد توسط افراد مستعد را به دنبال نداشته باشد! - اخبار اجتماعی -

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، وقتی صفحه حوادث برخی روزنامه را ورق می‌زنید یا صفحات حوادث برخی خبرگزاری‌ها و سایت‌های خبری را می‌بینید "تیترهای جنایی" فریاد می‌زنند، جنایتی هولناک، قتلی فجیع، خشونت بی‌رحمانه... گویی غرق در دریای بی‌کران سیاهی شده‌اید که هر روز موجی از اخبار جنایی آن را متلاطم‌تر می‌کند اما آیا رسانه‌ها به عمق این تاریکی و تبعات مخرب آن بر روان جامعه هم توجه دارند؟

برخی از  تیتر‌ها را مرور کنیم؛ "قتل در تهران به روش سریال خون‌سرد! "، " قتل اسرارآمیز پزشک طب سنتی در تهران "، "قتل دختر 7 ساله به دست زن همسایه" اینها تنها نمونه‌هایی از انبوه اخباری هستند که هر روز در رسانه‌ها منتشر می‌شوند اما صرف انتشار اخبار حوادث بدون پرداختن به ابعاد و چرایی وقوع آنها و ارائه تحلیل‌های جامعه‌شناختی و پرداختن به ابعاد روانی عوامل جنایت و قربانیان این حوادث، چه تبعاتی برای سلامت و روان جامعه دارد؟!

انتشار اخبار حوادث در رسانه‌ها، به طور فزاینده‌ای در حال افزایش است، رسانه در حوزه اخبار حوادث، معمولا اصرار دارند جزئیات دقیق و هولناکی از وقوع جنایات را به تصویر بکشند که این این به تنها می‌تواند به شدت "سلامت روان جامعه" را با خطر مواجه کند؛ مواجهه مداوم مخاطبان رسانه‌ها با اینگونه اخبار می‌تواند احساس ترس و اضطراب را در افراد افزایش دهد و در عین حال به نوعی بُعد آموزشی برای برخی افراد دارای زمینه ذهنی این جنایات نیز داشته باشد!

از سوی دیگر صرف انتشار اخبار جنایی و حوادث بدون پیوست‌ها و ملاحظات رسانه‌ای آن می‌تواند "احساس امنیت" در یک جامعه را با چالش جدی مواجه کند؛ کما اینکه ممکن است از ضریب و شاخصه‌های بالای امنیت برخوردار باشد اما وضعیت "احساس امنیت" در آن جامعه به هیچ وجه وضعیت مطلوبی نداشته باشد!

متاسفانه باید اذعان داشت که طی این سال‌ها و در فضای رسانه‌ای کشورمان، رسانه‌ها صرفاً اصرار بر انتشار عریان اخبار جنایی داشته‌اند و ارائه تحلیل‌‌های دقیق و پرداختن به چرایی وقوع این حوادث و جنایات از منظر جرم‌شناسی، روانشناسی و جامعه‌شناسی، محلی از اعراب نداشته است!

برای بررسی ابعاد این مسئله مهم و تبیین چرایی خروجی بخش‌های حوادث رسانه‌ها با سبک و سیاق پرآسیب فعلی، میزبان دکتر میثم حسین‌پور؛ قاضی دادگستری و بازپرس اسبق ویژه قتل عمد دادسرای امور جنایی تهران در تسنیمبودیم که ماحصل این گفت‌وگوی چالشی را در ادامه از نظر می‌گذرانید:

تسنیم: با توجه به تمایل ذاتی انسان به اخبار حوادث و تاثیرگذاری رسانه‌ها بر افکار عمومی، انتشار اخبار جنایی به صورتی که رسانه‌های کشورمان طی این سالها اقدام به انتشار آن کرده‌اند و اینکه اخبار جنایی معمولاً با توصیف جزئیات دقیق و بدون ارائه هیچ مطلب و تحلیل درباره چرایی وقوع این جرایم، آیا می‌تواند تاثیری بر افرایش جرایم مشابه و افزایش سطح "احساس ناامنی" در جامعه داشته باشد؟

کل مردم دنیا به نوعی علاقه‌مند به حوزه اخبار حوادث و مطالب جنایی هستند! پرفروش‌ترین سریال‌ها، کتاب‌ها و فیلم‌ها، "ژانر جنایی" است؛ به همین دلیل خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها بخش حوادث را دارند و معمولا یکی از پربازدیدترین قسمت‌های یک رسانه، حوزه حوادث است اما اینکه پوشش اخبار جنایی می‌تواند در کاهش آمار جرم و پیشگیری اثر داشته باشد یک موضوع متفاوت است.

برخی از خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها در پوشش اخبار جنایی، صرفاً به تیترهای جذاب و جنجال‌برانگیز بسنده می‌کنند و به جزئیات هولناک و تکان‌دهنده جنایات می‌پردازند؛ این رویکرد نه تنها کمکی به حل معضل خشونت در جامعه نمی‌کند، بلکه می‌تواند تاثیرات منفی متعددی بر روح و روان جامعه داشته باشد.

یک گزارش کامل از جنایت باید به ابعاد مختلف جرم، از جمله علل و عوامل وقوع جرم، مشخصات مجرم و قربانی، تاثیرات جرم بر افراد آسیب‌دیده، و اقدامات قانونی و اجتماعی برای پیشگیری از وقوع جرم‌های مشابه بپردازد؛ اما رسانه‌ها معمولاً صرفاً بخاطر جذب مخاطب، نحوه ارتکاب جرم را با جزئیات بیان می‌کنند و از بُعد جرم‌شناسی به آن جنایت نمی‌پردازند!

ناگفته نماند "روایت‌ اول" در خبر نیز حائز اهمیت بوده اما در کنار انتشار خبر، تحلیل حادثه از منظر جامعه‌شناسی و جرم‌شناسی برای مشخص شدن علت وقوع قتل و راه‌های پیشگیرانه مهم است؛ ضعف رسانه‌های ما در حوزه حوادث این است که صرفاً اخبار حوادث و جنایات را روایت می‌کنند.

به عنوان نمونه، چندی قبل وقوع قتل پزشک جوانی در خانه‌اش در شرق تهران به تیم جنایی اعلام شد که ما به برای بررسی صحنه جرم به آنجا رفتیم و پس از تحقیقات گسترده پی بردیم که همسر مقتول به دلیل ارتباط‌های خارج از چارچوب با همکاری 2 مرد غریبه، این قتل را انجام داده است! این زوج یک دختر جوان نیز داشتند که بر اثر قتل پدرش، ضربه روحی بزرگی به او وارد شد و لازم بود رسانه‌ها و نهاد‌های حمایتی از منظر جرم‌شناسی و روانشناسی به آینده این دختر که پدرش قربانی جنایت و مادرش بازداشت شده است، می‌پرداختند اما متاسفانه هیچ رسانه‌ای به این بخش مهم پرونده این جنایت، توجهی نکرد و هیچ مطلبی در این باره توسط رسانه‌ها تولید نشد!

قتل پزشک جوان به دستور همسر شکّاک در تهرانپارس/ 2 مرد اجیر شده دستگیر شدند

تسنیم: چه ملاحظاتی در رسانه‌ها برای پوشش اخبار جنایی باید در نظر گرفته شود تا از تقلید جرم توسط افراد مستعد و دارای زمینه مشابه و توسعه و رواج خشونت جلوگیری شود؟

رسانه‌ها باید "تحلیل جرم‌شناسی و روانشناسی جنایات" را در کنار تولیدات اخبار حوادث خود داشته باشند که این امر می‌تواند به افزایش آگاهی عمومی جامعه در مورد عوامل مرتبط با خشونت و راهکارهای کنترل خشم کمک کند.

این امر می‌تواند به نوبه خود، از وقوع جرایم جدید در آینده جلوگیری کند همچنین توجه به پیامدهای روانی و اجتماعی جرم برای قربانیان و خانواده‌های آنها، از جمله وظایف رسانه‌ها است؛ تحلیل عمیق این حوادث می‌تواند به درک بهتر وضعیت قربانیان و نیازهای آنها کمک کند و زمینه‌ساز حمایت‌های اجتماعی و روانی مناسب از آنها شود؛ باید توجه داشته باشیم که وقوع یک قتل، یک نسل را درگیر می‌کند!

رسانه‌ها در پوشش اخبار جنایی، نقشی دوگانه ایفا می‌کنند؛ از یک سو، تحلیل اخبار جنایی از منظرهای مختلف می‌تواند جنبه پیشگیرانه داشته باشد و با پایین آوردن آمار جرم به دستگاه قضایی و کیفری کمک کند و از سوی دیگر، انتشار اخبار به صورت تیتروار و بدون تحلیل عمیق، می‌تواند جرائم را عادی‌سازی کند و افراد آسیب‌پذیر را به تقلید از جنایت تشویق کنند!

در حوزه جرم‌شناسی، نظریه‌ای تحت عنوان "فنون خنثی‌سازی" وجود دارد که به بررسی روش‌های افراد برای توجیه رفتار مجرمانه خود می‌پردازد؛ فرض کنید فردی در اخبار مشاهده می‌کند که سارقی برای تامین هزینه‌های درمان فرزند بیمار خود دست به سرقت زده است؛ این فرد با توجه به پیش‌زمینه ذهنی و شرایطی که در آن قرار دارد، ممکن است با خود فکر کند که "پس من هم برای حل مشکلی که دارم می‌توانم دست به سرقت بزنم!" در این مثال، مشاهده عمل مجرمانه و توجیه آن توسط فرد به دلیل شرایط خاص، نمونه‌ای از فنون خنثی‌سازی است.

از سوی دیگر نظریه "پنجره شکسته" در جرم‌شناسی را داریم؛ این نظریه می‌گوید دیدن یک پنجره شکسته در یک خانه، کارخانه یا نظایر آن از دور و نزدیک، به شما این پیام را می‌دهد که در آن مکان، اوضاع به سامان نیست و نظمی وجود ندارد و برای انجام کار خلاف و پنهانی، مساعد است که رسانه‌ها صرفاً با انتشار اخبار جنایی این زمینه را در ذهن خواننده ایجاد می‌کنند!

انتشار اخبار حوادث به صورت تیتروار و بدون تحلیل عمیق، مانند تله‌ای عمل می‌کند که احساس امنیت را از جامعه سلب کرده و هراس و اضطراب را در میان افراد دامن می‌زند.

تصور کنید خواننده‌ خبری با مشاهده‌ انبوهی از خبرهای سرقت در خیابان، در هر لحظه نگران قاپیده شدن گوشی موبایل خود باشد! این ترس بی‌جا نه تنها زندگی روزمره شهروندان را مختل می‌کند بلکه می‌تواند پیامدهای مخربی برای سلامت روان افراد، به ویژه کودکان و نوجوانان نیز به همراه داشته باشد.

نکته‌ حائز اهمیت، تنوع مخاطبان رسانه‌ها است؛ از کودک 8 ساله تا پیرمرد 80 ساله، طیف وسیعی از افراد به اخبار، از جمله اخبار حوادث، دسترسی دارند؛ انتشار این اخبار بدون فیلتر و طبقه‌بندی سنی مناسب، می‌تواند مخاطرات متعددی را به همراه داشته باشد؛ در دنیای امروز که دسترسی به اطلاعات در فضای مجازی به طور بی‌سابقه‌ای آسان شده است اخبار حوادث باید طبقه بندی شود اما متاسفانه در کشورمان این مکانیزم وجود ندارد!

تسنیم: با توجه به نقصی که رسانه‌های کشورمان در زمینه "روایت اول" اخبار دارند و در بسیاری از مواقع، این امر باعث در دست گرفتن روایت اول برخی حوادث توسط رسانه‌های معاند می‌شود که پیامدهای وخیم بعدی را به دنبال دارد، برای ارتقای سطح اطلاع‌رسانی دقیق، سریع و شفاف در جامعه به ویژه در مواقع وقوع بحران یا حوادث ناگوار، چه راهکارهایی را می‌توان پیشنهاد داد؟

در سال‌های اخیر، شاهد ضعف قابل توجهی در روایت اولی اخبار توسط رسانه‌های داخلی بوده‌ایم؛ این ضعف، فرصتی را برای رسانه‌های معاند فراهم کرده تا با سوءاستفاده از اخبار ناگوار و انعکاس مغرضانه آنها، احساس امنیت در جامعه را خدشه‌دار کنند البته گاهی اوقات رسانه‌های کشور در حوزه "روایت اول" خوب عمل کرده‌اند و با اطلاع‌رسانی به‌موقع جلوی جریان‌سازی‌های مخرب رسانه‌های معاند گرفته شده است.

رسانه‌های معاند همواره به دنبال سوءاستفاده از هر فرصتی برای بزرگنمایی کوچکترین اتفاقات و جلوه دادن آنها به عنوان بحران‌های بزرگ هستند؛ در مقابل، وظیفه‌ اصلی اطلاع‌رسانی در چنین شرایطی بر عهده‌ مسئولان چنین پرونده‌هایی است.

این دسته از مسولان باید با اطلاع‌رسانی سریع، دقیق و با رعایت حفظ مسائل محرمانه، از جریان‌سازی‌های منفی که به امنیت و ثبات جامعه آسیب می‌زند، جلوگیری کنند البته ناگفته نماند که متاسفانه در حال حاضر فضای مناسبی برای این نوع اطلاع‌رسانی‌ها وجود ندارد و حتی قضات نیز نیاز دارند تا مجوزهای لازم را کسب کنند!

تسنیم: به عنوان محور سؤال بعد؛ متاسفانه در حوزه اخبار حوادث شاهد انتشار اخبار "روابط نامشروع و غیراخلاقی" در رسانه‌ها هستیم که این امر به شدت می‌تواند زمینه ترویج و قبح‌زدایی از این نوع روابط را در جامعه فراهم کند؛ در این زمینه، رسانه‌ها چه ملاحظاتی را باید رعایت کنند؟

بله! متاسفانه در سال‌های اخیر، شاهد افزایش قبح‌زدایی از روابط نامشروع در تولیدات رسانه‌ای خارجی و برخی سریال‌های داخلی بوده‌ایم؛ این امر، پیامدهای منفی متعددی برای جامعه به همراه داشته است.

نمایش روابط نامشروع به عنوان امری عادی و پذیرفته‌ شده در رسانه‌ها، می‌تواند به عادی‌سازی این روابط در جامعه منجر شود؛ این امر، موجب تضعیف بنیان خانواده و افزایش آسیب‌های اجتماعی می‌شود.

قبح‌زدایی از روابط نامشروع، فرهنگ بی‌بندوباری را در جامعه ترویج می‌کند. این امر، موجب افزایش رفتارهای پرخطر به‌ویژه در میان جوانان می‌شود؛ از طرفی دیگر رفتارهای متعصبانه‌ در بعضی از مناطقی که جامعه مذهبی‌تری دارد را شاهد هستیم که این تعارض، موجب تنش‌های شدید بعد می‌شود.

در برخی موارد، قبح‌زدایی از روابط نامشروع و عادی‌سازی آن در جامعه، فاجعه‌هایی مانند قتل را به دنبال دارد؛ فرد آسیب‌ دیده که احساس امنیت و آرامش خود را از دست داده است، ممکن است برای تسلی خود دست به جنایت بزند! در این راستا نهادهای ذیربط باید نظارت دقیقی بر محتوای رسانه‌ها داشته باشند و از تولید و پخش برنامه‌هایی که به قبح‌زدایی از روابط نامشروع می‌پردازند، جلوگیری کنند.

پس از وقوع قتل "رومینا اشرفی" تحقیقاتی در مورد علل و عوامل آن انجام شد؛ در این تحقیقات، مشخص شد که عوامل متعددی در وقوع این جنایت از جمله فشارهای اجتماعی بر روی پدر رومینا برای مجازات دخترش به دلیل فرار از خانه، یکی از مهم‌ترین عوامل این جنایت بود؛ برخی افراد در جامعه این پدر را به قتل دخترش تشویق می‌کردند! و اگر پدر دست به قتل نمی‌زد، او آدم بدی بود! این موضوع نشان‌دهنده وجود خلاءهای فرهنگی و اجتماعی در جامعه است.

یا به عنوان مثال دیگری، در گذشته طلاق تابویی بزرگ در جامعه ما محسوب می‌شد به قول معروف می‌گفتند دختر باید با لباس سفید به خانه بخت برود و با کفن برگردد اما در حال حاظر جشن طلاق برگزار می‌کنند و این پدیده‌ای جدیدی است که در سال‌های اخیر در برخی مواقع شاهد آن هستیم.

تسنیم: قاعدتاً ترویج روابط آزاد و غیراخلاقی توسط رسانه‌ها و در قالب تولیدات رسانه‌ای، فیلم‌‌ها و سریال‌های داخلی و خارجی می‌تواند به قتل و جنایات هولناکی منجر شود! در این حوزه چه باید کرد؟

عوامل متعددی در وقوع جنایت نقش دارند و روابط آزاد و غیراخلاقی یکی عوامل اصلی هستند؛ در برخی از روابط آزاد، یکی از طرفین ممکن است احساس حسادت به طرف مقابل داشته باشد و این حسادت می‌تواند به خشونت و حتی جنایت ختم شود.

 برای نمونه چندی قبل زن و شوهر جوانی که با روابط آزاد مشکلی نداشتند، به یک میهمانی مختلط دعوت شدند و مشروبات الکلی تقلبی مصرف کردند اما مرد به‌خاطر همین موضوع فوت کرد! در ادامه هم همسر وی برای انقام‌گیری با همسر فردی که مهمانی را برگزار کرده ارتباط گرفت و نهایتاً از دل این ماجرا، یک جنایت تکاندهنده بیرون آمد!

 رسانه‌ها باید صرفاً به روایت خبر اکتفا نکنند بلکه به تحلیل عمیق آن از منظرهای مختلف جرم‌شناسی، روانشناسی و جامعه‌شناسی بپردازند؛ این امر به افزایش آگاهی عمومی در مورد علل و عوامل وقوع جرم، راهکارهای پیشگیری از آن و پیامدهای روانی و اجتماعی جرم برای قربانیان و جامعه کمک می‌کند.

رعایت این راهکارها می‌تواند ضمن حفظ حق اطلاع‌رسانی، از تبعات منفی اخبار جنایی بر جامعه و سلامت روان افراد، بکاهد؛ در کنار این موارد، لازم است به نقش مهم خانواده و آموزش و پرورش در تربیت نسل آینده و نهادینه کردن ارزش‌های اخلاقی و انسانی نیز اشاره کرد؛ با تلاش و همکاری همه آحاد جامعه می‌توانیم محیطی امن و سالم برای خود و نسل‌های آینده بسازیم.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • فیلم | تصادف به خاطر لایی کشی خودروی دولتی در نیایش
  • ۵۷ درصد فوتی‌های تصادفات استان بوشهر موتورسواران هستند
  • آموزش جنایت و روابط نامشروع ماحصل اخبار حوادث بدون پیوست!
  • ۷۵ درصد ساکنان نوار غزه آواره شده اند
  • عشق ماشین این آدم ها را «ولت پارک» کرد | لذت چند دقیقه رانندگی پشت فرمان ماشین های لاکچری
  • آغاز به کار نخستین مدرسه ترافیک کشور در کرمانشاه با ابتکار پلیس
  • تجهیز بزرگراه‌های شیراز به سامانه ثبت تخلف رانندگی
  • ساخت روزانه ۲.۵ کلاس درس در استان اصفهان
  • تصادف به‌خاطر لایی‌کشی خودروی دولتی در نیایش + فیلم
  • وقوع حادثه رانندگی در قطب صنعتی شهرکرد با یک جان باخته و سه مصدوم